بسط و گسترش بیزینس در کانادا
1. درک چشمانداز حقوقی کشور کانادا
کانادا 10 استان و سه قلمرو دارد. مسائل خاص مانند بهداشت و آموزش در هر استان عمدتا در حوزه اختیارات و قدرت همان استان هستند. دیگر مسائل مانند تجارت بین استانی، عمدتا در حوزه اختیارات دولت فدرال هستند. و در بسیاری از موارد، همپوشانی قابلتوجهی وجود دارد. برای مثال:
قانون شراکت: کسب و کارها میتوانند تحت قوانین مربوط به اساسنامه شراکت استان/قلمرو ثبت شوند یا به صورت فدرالی تحت اساسنامه شراکت دولت کانادا ثبت شوند.
مالیات: مالیاتها ترکیبی از اجزای فدرال و استانی هستند. کانادا سیستم مالیاتی مانند مالیات بر ارزش افزوده دارد که شامل بخش فدرال (GST) و همچنین بخش استانی (PST) میشود. در اکثر استانها شامل اونتاریو، GST و PST تجمیع و ادغام شدهاند به این معنی که مصرفکنندگان فقط مالیات فروش متناسب (HST) را پرداخت میکنند. به طور مشابه نرخ مالیات بر درآمد از استانی به استان دیگر متفاوت است.
حریم خصوصی: در حالی که قانون اصلی حریم خصوصی کانادا که برای شرکتها اعمال میشود، فدرالی است اما استانهای خاصی قانون حفظ حریم خصوصی خودشان را دارند که اساسا با قانون فدرال مشابه است اما ممکن است شامل الزامات اضافی باشد که مشاغلی که مشتریانی از این استانها دارند، باید از آنها پیروی کنند.
با این که اساسنامهها از استانی به استان دیگر متفاوت است، قانون شراکت و قانون استخدام در تمام کشور عمدتا یکسان هستند (به غیر از کبک، تنها استان کانادا که از سیستم قانون مدنی استفاده میکند). همانطور که لوئیزیانا تنها ایالت در ایالات متحده آمریکا است که حوزه قضایی قانون مدنی دارد، کبک تنها استان با حوزه قضایی قانون مدنی در کانادا است (برگرفته از میراث فرانسوی آن). دیگر استانها و قلمروها با قانون مشترک اداره میشوند (برگرفته از میراث انگلیسی آنها).
2. ملاحظات تاسیس شرکت
> آیا برای تاسیس یک شرکت کانادایی نیاز به مدیر کانادایی دارم؟ جواب؛ نه
اگر در اونتاریو یا تحت قانون فدرال (مانند بسیاری دیگر از استانهای کانادا) شرکتی را تاسیس کنید، لازم است که شرکت شما مدیری کانادایی داشتهباشد. اگرچه چندین استان هستند که (شامل بریتیش کلمبیا و نوا اسکوشیا) نیاز به مدیر کانادایی برای شرکت ندارند. در نتیجه برای اکثر موکلین خارجی ما که به دنبال ایجاد یک شرکت تابعه کانادایی هستند، ما در بریتیش کلمبیا یا نوا اسکوشیا شرکت را تاسیس میکنیم تا از محدودیتهای مدیر بومی جلوگیری کنیم.
> آیا تفاوت زیادی بین تاسیس شرکت به صورت فدرالی و تاسیس شرکت تحت قوانین استانی خاص وجود دارد؟ جواب: خیر
هنگام تأسیس یک شرکت تابعه که بطور کلی تحت مالکیت کانادایی است، عموما معایب قابلتوجهی در تاسیس شرکت به صورت استانی در مقایسه با فدرالی وجود ندارد. اساسنامهها اساسا مشابه هستند و تفاوتهای هزینهای زیادی نیز وجود ندارد. تاسیس شرکت به صورت فدرالی، حفاظت از نام قانونی کمی قویتری را فراهم میکند اما کسب تاییدیه شرکت فدرال میتواند چالشبرانگیز و زمانبر باشد (درمقایسه با تاییدیه استانی) و مشتریانی که به دنبال حفاظتی قوی از نام برند هستند باید به دنبال ثبت یک علامت تجاری باشند تا به درستی از حقوق مالکیت معنوی خود محافظت کنند. همانطور که در بالا اشاره شد، برای تاسیس فدرالی شرکت، نیاز است که شما مدیر شرکت کانادایی داشتهباشید.
> چه نوع شرکتی را باید تاسیس کنم؟ جواب: بستگی دارد
اکثر مشتریان ما که یک شرکت تابعه کانادایی تاسیس میکنند، یک شرکت استاندارد کانادایی را تشکیل میدهند. برخلاف آمریکا، جایی که شرکتها باید تعیین کنند که آیا شرکت C تاسیس میکنند یا شرکت S یا شرکت LLC (مسئولیت محدود) تاسیس میکنند، در کانادا انتخاب کاملا ساده است. در اکثر استانها تنها گزینه شرکت استاندارد است. شرکت استاندارد، مسئولیت محدود را ارائه کرده و یک نهاد حقوقی مجزا از شرکت مادر است. اگرچه بعضی موکلین ممکن است تصمیم بگیرند که شرکت با مسئولیت نامحدود (ULC) را تاسیس کنند. هر دو استان بریتیش کلمبیا و نوا اسکوشیا اجازه تاسیس شرکتهای ULC را میدهند و نیاز به مدیر شرکت کانادایی ندارند. با این که که ULCها مانند شرکت استاندارد کانادایی مالیات میدهند، ممکن است چند دلیل مالیاتی خارجی (خصوصا برای موکلین آمریکایی) وجود داشتهباشد که کسب و کارها را تشویق به تاسیس یک شرکت با مسئولیت نامحدود (ULC) به جای یک شرکت استاندارد میکند. از نظر دیدگاه مالیاتی کانادا، تفاوتی بین یک شرکت ULC و یک شرکت استاندارد کانادایی وجود ندارد. بسیاری از مشتریان به دنبال راهنمایی از طرف گروه مالیات برونمرزی معروف شرکت ما برای کمک در گرفتن این تصمیم هستند.
آیا برای تاسیس شرکت نیاز به حساب بانکی دارم؟ جواب: خیر
برای تاسیس یک شرکت کانادایی نیاز به یک حساب بانکی در کانادا ندارید. درحالی که به نظر میرسد در بعضی از مناطق داشتن حساب بانکی لازم باشد (همانطور که این سوال اغلب مطرح میشود)، مطمئنا یک الزام کانادایی نیست. تا زمانی که شرکت تاسیس نشود، قادر نخواهیدبود تا برای یک شرکت تابعه کانادایی حساب بانکی ایجاد کنید (زیرا بانک درخواست میکند تا یک کپی از مدارک شرکت که زمان تاسیس آن را نشان میدهد، بیاورید).
چقدر طول میکشد تا شرکت را تاسیس کرد؟ جواب: حدود 24 ساعت
ما همیشه آشفته میشویم وقتی از یک موکل بالقوه میشنویم که با یک شرکت حقوقی دیگر صحبت کرده و به او گفتهشده که تاسیس شرکت چندین هفته طول میکشد. هنگامی که اطلاعات موردنیاز را از شما دریافت میکنیم، فورا اسناد تاسیس شرکت را آماده میکنیم. به محض این که آنها را امضاشده داشتهباشیم (چه با امضای الکترونیکی یا امضای سندی یا دیگر موارد) بطور الکترونیکی برای تاسیس شرکت اقدام میکنیم. به امضاهای خطی از طرف شما نیازی نیست.
تصمیمات ساختاری میتوانند جلوی فرایند را بگیرند. بسیاری از موکلین به دنبال مشاوره مالیاتی برونمرزی قبل از تاسیس شرکت هستند (و ما نیز قطعا این رویکرد را توصیه میکنیم). اگرچه هنگامی که ساختار مناسب تصمیمگیری شود، ما قادر خواهیمبود تا بسیار سریع تاسیس شرکت را ادامه دهیم.
> برای تاسیس شرکت، مقدار حداقل سرمایهگذاری موردنیاز وجود دارد؟ جواب: خیر
برای تاسیس یک شرکت کانادایی، مقدار حداقل سرمایهگذاری که شما نیاز است انجام دهید، وجود ندارد. در واقع، مقدار نامیای که باید برای سهامهای اولیه یک شرکت تابعه کانادایی پرداخت شود، توسط شرکت مادر صادر میشود. ما اشتراک اولیه سهام را در مجموع 1 دلار ثبت میکنیم. در حالی که این مبلغ از نظر فنی باید در زمان خاتمهیافتن پرداخت شود زیرا حساب بانکی تا آن زمان باز نخواهد شد، معمولاً پس از افتتاح حساب بانکی در واقع این مبلغ پرداخت میشود. مبالغ اضافی را میتوان بعد از تاریخ هر وام (قرض) یا آورده، به شرکت تابعه کمک کرد.
> استانی که در آن شرکت را تاسیس کردهام بر نرخ مالیات تاثیرگذار است؟ جواب: خیر
ما مرتباً با شرکتهایی روبرو میشویم که به دنبال راهاندازی دفتری در اونتاریو،تورنتو هستند، اما مطمئن نیستند کجای کانادا شرکت را تاسیس کنند. برخی از شرکت ها این تصور را دارند که حوزه قضایی که شرکت در آن قرار دارد، برای اهداف مالیاتی تعیینکننده است، اما اینطور نیست. درحالی که نرخهای مالیاتی هر استان متفاوت است (همانطور که در بالا گفتهشد)، تعیین نرخ مالیات قابلاجرا بر اساس استان یا استانهایی است که شرکت در آنها استقرار دائمی دارد (بطور کلی، جایی ثابت برای کسب و کار).
3. چگونه مسئولیتهای کارفرما را کاهش دهیم؟
کارمند یا پیمانکار مستقل؟
این که یک کارگر، یک کارمند/پیمانکار مستقل یا پیمانکار مستقل در نظر گرفتهشود، پیامدهای مهم حقوقی دارد که کارگر طبق قوانین کانادا از آن برخوردار است. برای مثال، بسیاری از کارمندان حق دریافت اخطار فسخ قرارداد یا پرداخت به جای آن، پرداخت حقوق در تعطیلات رسمی، حقوق مرخصی و پرداخت اضافهکاری دارند درحالی که پیمانکاران مستقل ممکن است هیچ کدام از این موارد را ندارند.
در کانادا، نهادهای بازرسی به شدت روابط پیمانکاران مستقل را مورد بررسی قرار می دهند و صرف نظر از توصیف خودشان از این رابطه، معمولا کارگران را کارمند یا پیمانکاران وابسته در نظر میگیرند. در حالی که هیچ آزمون کلی وجود ندارد و هیچ عاملی تعیینکننده نیست، قانون قضائی مشخص میکند که انحصار و وابستگی اقتصادی از ویژگی های بارز رابطه کارمندی و پیمانکار مستقل است. نهادهای بازرسی اساس رابطه بین شرکا ارزیابی میکنند (به جای توصیف رابطه) و مجموعهای از عوامل را در نظر میگیرند. ما مرتبا افرادی را میبینیم که به عنوان پیمانکاران مستقل مشغول به کار هستند اما پس از اتمام رابطه یا بروز هر مشکلی ادعا میکنند که در واقع یک کارمند یا یک پیمانکار وابسته بودهاند. در این صورت، در صورتی که نهاد بررسیکننده با فرد موافق باشد و حرف او را قبول کند، شرکت از قرارداد استخدامی که حقوق کارمندان را محدود می کرده، منفعتی نبرده است و فرد مستحق مواردی از جمله اعلام منطقی فسخ قرارداد، حقوق معوقه و پرداخت نشده تعطیلات رسمی، حقوق مرخصی و پرداخت اضافهکاری است.
در نتیجه، ما به صورت نزدیک با موکلین خود کار میکنیم تا تعیین کنیم که آیا باید رابطه پیمانکار مستقل شکل بگیرد یا افراد به صورت کارمند استخدام شوند، در هر صورت مسئولیتهای معین کارفرما را با قرارداد محدود میکنیم.
احتمال پرداخت اضافهکاری
قانون استاندارد استخدامی، حداقل استانداردهایی را برای اکثر کارمندان در رابطه با مواردی از جمله پرداخت اضافهکاری تعیین میکند. در اونتاریو، اضافهکاری برای بسیاری از مشاغل پس از آن شروع میشود که کارکنان واجد شرایط اضافه کاری 44 ساعت در هفته کار کردهباشند. مقدار پرداخت اضافهکاری 1 و نیم برابر نرخ پرداخت عادی کارمند است. در حالی که اکثر کارمندان مستحق اضافهکاری هستند، برخی از کارکنان، مشاغلی دارند که از مقررات اضافه کاری محروم هستند، شامل: 1) متخصصان تکنولوژی اطلاعات 2) فروشندگان خاص 3) مدیران و سرپرستان. در شناسایی کارمندی که در محدوده معافیتها قرار دارد باید احتیاط کرد. در سالیان اخیر، کانادا شاهد گسترش دعاوی دستهجمعی را در رابطه با ادعاهای پرداخت اضافهکاری بوده است، با این موضوع که کارمندانی به اشتباه به عنوان معاف از اضافهکاری طبقهبندی شدند.
قبل از طبقهبندی یک کارمند به عنوان معاف از اضافهکار، کارفرمایان باید شرح شغل کارگر را به دقت بررسی کنند تا مطمئن شوند که وظایف کارمند در واقع آنها را در یکی از این دستههای معاف از اضافهکاری قرار میدهد. در صورتی که کارمندان مشمول یکی از معافیتهای قانونی نباشند، چندین روش اضافی وجود دارند که کارفرمایان میتوانند ترتیبات خود را برای کاهش پرداخت اضافهکاری سازماندهی کنند. برای مثال، 1) شرکا میتوانند کتبا توافق کنند که کارمند مرخصی با حقوق به جای پرداخت اضافهکاری دریافت خواهد کرد و 2) کارفرما و کارمند میتوانند کتباً توافق کنند که ساعات کار کارمند را در یک دوره مشخص از دو یا چند هفته به منظور محاسبه دستمزد اضافهکاری میانگین بگیرند.
تهیه پیشنویس قابل اجرا از قراردادهای استخدامی
بسیار اهمیت دارد که کارمندان، قراردادهای استخدامی به درستی پیشنویسشده را امضا کنند که این قراردادها مواردی از جمله مبلغ اخطار و پرداخت مورد نیاز در صورت فسخ قرارداد، واگذاری مالکیت معنوی و تعهدات پس از فسخ قرارداد، مانند عدم رقابت، عدم درخواست، عدم توهین و بیاحترامی، و بازگرداندن اموال شرکت را مطرح میکنند. یک قرارداد کاری به درستی نوشتهشده، میتواند بطور قابل ملاحظهای مسئولیتهای شغلی احتمالی را کاهش دهد.
یکی از مهمترین مقرراتی که در قرارداد استخدامی قرار دارد، محدودیت در پرداخت در صورت فسخ قرارداد است. برای کارفرمایان آمریکایی ما، استخدام به دلخواه و اختیار در کانادا وجود ندارد. بلکه، تعیین اینکه چه مقدار اخطار یا پرداخت به جای آن مورد نیاز است با توجه به اینکه آیا قانون رایج لغو شدهاست و همچنین طول خدمت کارمند و لیست حقوق و دستمزد کارفرما، تعیین می شود. در اونتاریو، پس از فسخ بدون دلیل قرارداد، کافرمایان موظف هستند تا برای کارمندان 1) برخی حقوق قانونی و همچنین 2) اخطاریه منطقی قانونی تهیه کنند. قانون استانداردهای استخدام حداقل حقوق کارمندان را تعیین میکند. اختاریه فسخ منطقی با قانون رایج، مسئولیت بسیار بزرگتری را ارائه میکند. کارفرمایان ممکن است اخطاریه فسخ عرفی را ملغی کنند. برای مثال، تحت قانون استانداردهای استخدام، کارمندی که قبل از فسخ بیدلیل قرارداد برای 8 سال یا بیشتر کارمند بوده است، تنها برای 8 هفته زمان اخطار قانونی فسخ (8 هفته پرداخت حقوق به جای اخطاریه فسخ)، حق دارد و بر اساس اندازه حقوق کارفرما، 8 هفته اضافی دیگر مستحق حقوق پایان کار است. در مقابل، اگر حق و حقوق رایج نادیده گرفتهنشود، همان کارمند میتواند مستحق بیش از 8 ماه (تقریبا 32 هفته) اخطاریه قانونی باشد. این موضوع بیان میدارد که باید به حفظ بازار و افزایش پرداختها برای کارکنان سطوح بالاتر توجه شود.
دادگاه ها مقرراتی را که حقوق کارمندان را محدود میکند، به شدت مورد بررسی قرار می دهند و در نتیجه بسیار مهم است که مطمئن شویم مقررات، زبان و اصول درستی را دارا میباشند. ما بطور نزدیک با موکلین خود کار میکنیم تا قراردادهای استخدامی را آماده کنیم که تعهدات استخدامی غیرضروری را محدود میکند.
4. چگونه قراردادهای خود را کانادایی کنید
مشتریان خارجی ما همواره از ما میخواهند که قراردادهایشان را به روش و سبک کاناداییها بنویسیم. در بعضی موارد ما قراردادهای توزیع، قراردادهای خدماتی و قراردادهای تامین را بررسی میکنیم تا بتوانیم ترفندهای لازم برای بازار کانادایی را ایجاد کنیم. عمدتا تفاوتهای کوچکی (اگر تفاوتهای بنیادی نباشد) بین قانون کانادایی و قانون خارجی وجود دارند که میتوانند تفاوت بزرگی را از یک دیدگاه حقوقی ایجاد کنند. برای مثال در حالی که یک قرارداد آمریکایی ممکن است کل ضمانتهای ضمنی را حذف کند، در کانادا یک تامینکننده خدمات درخواست خواهدکرد که کلیه ضمانتها و شرایط ضمنی را حذف کند. چیزی که به نظر یک تفاوت فنی کوچک میرسد میتواند پیامدهای مهمی داشتهباشد. بطور مشابه، مفاهیم قانون مالکیت معنوی، بین کشورها فرق میکند (یعنی برخورد با حقوق اخلاقی در کانادا کاملا با آمریکا متفاوت است و همینطور مفهوم کار برای استخدامی که در آمریکا شکل گرفته، در کانادا وجود ندارد).
بطور مشابه قوانین حفظ حریم خصوصی در کانادا مشابه قوانین اروپا نیستند (اگرچه در بسیاری از جهات کاملا مشابه مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا هستند) و از نظر اصولی از اکثر قوانین حفظ حریم خصوصی آمریکا، توسعهیافتهتر هستند. مشتریان اغلب از ما میخواهند تا سیاستهای حریم خصوصیشان و شرایط استفاده از خدماتشان را بررسی کنیم و همینطور آنهار را راهنمایی کنیم که چگونه از قوانین ضد اسپم کانادا پیروی کنند (که در مورد ارسال پیامهای الکترونیکی تجاری اعمال میشود).
ثبت مالکیت معنوی در سایر کشورها، در کانادا تمدید نمیشود. به همین دلیل، بسیاری از موکلین ما به دنبال این هستند که به صورت رسمی علامت تجاری خود را در کانادا ثبت کنند. ثبت علامت تجاری روش کم هزینهای برای بدست آوردن حفاظت اصولی از علامت تجاری در سراسر کانادا است.
5. نحوه پیش نویس قراردادهای مؤثر بین شرکتی برای قیمتگذاری انتقالات
زمانی که یک شرکت خارجی، یک شرکت تابعه کانادایی را تاسیس میکند، قیمتگذاری انتقالات به یک موضوع اصلی تبدیل میشود.
سناریویی را تصور کنید که یک شرکت تابعه کانادایی، برای ارائه خدمات به یک شرکت خارجی 1000000000 دلار در هر ساعت دریافت میکند. نتیجه این است که شرکت خارجی مالیاتی پرداخت نمیکند زیرا درآمد آن منفی خواهدبود. دولت کشور خارجی خوشحال نخواهدبود.
همینطور سناریویی را تصور کنید که در آن یک شرکت تابعه کانادایی برای ارائه خدمات به یک شرکت خارجی 0000000001. دلار برای هر ساعت دریافت میکند. شرکت کانادایی قطعا مالیاتی پرداخت نخواهدکرد (با فرض اینکه این تنها منبع درآمد آنها باشد)، زیرا درآمد آن به طور مصنوعی کاهش یافتهاست. دولت کانادا خوشحال نخواهدبود. معاملات بین شرکت مادر و شرکت تابعه آن مشمول قوانین قیمتگذاری انتقالات در قانون مالیات بر درآمد هستند (کانادا). برای پیروی از این قوانین، معاملات باید تحت شرایط و ضوابط بیشبهه و آزاد اتفاق بیافتد (یعنی قیمتهای استفادهشده در مثالهای بالا موردقبول نیست، زیرا این قیمتها، قیمتهای توافقشده منطقی بین دو شریک آزاد نیستند).
همچنین الزاماتی برای شرکا وجود دارد که مدارک معاملات خود را که درباره قیمتگذاری انتقالات است را نگه دارند.
در حالی که ما توصیهای نداریم بر این که چه قیمتی، الزامات قوانین قیمتگذاری انتقالات داخلی را برآورده میکند، اما بطور نزدیک با مشتریان خود کار میکنیم تا ساختارها و قراردادهای قانونی لازم را ارائه کنیم تا به شرکتها در مورد مطابقت قیمتها با قیمتهای موردنیاز انتقلات اطمینان دهیم و همینطور مراقب التزامات قانونی آنها نیز باشیم. برای مثال موکلین ما معمولا یک یا چند تا از گزینههای زیر را انتخاب میکنند (بین شرکت مادر و شرکت تابعه کانادایی): مجوز علامت تجاری، مجوز نرمافزار، توافقنامه اشتراک هزینه d&r و قرارداد خدمات.
6. درک مقررات کانادا
علاوه بر پایبندی به قوانین حوزه قضایی شرکت، بعضی فعالیتهای تجاری نیز باید از مقررات مخصوص تولید و صنعت در کانادا پیروی کنند. برای مثال، بانکها، شرکتهای امانتدار و وام، و شرکتهای بیمه مشمول قوانین جداگانهای هستند. مقررات صنایعی مانند رسانه، مخابرات، حمل و نقل، استخراج معدن، انرژی و غذا و دارو بطور خاصی تنظیم میشوند. در اکثر موارد، کسب و کارها برای فعالیت پروانه و مجوزهای خاصی را نیاز خواهندداشت. بیزبال (https://www.bizpal.ca/)، ابزار آنلاین مناسبی (بطور مشترک مدیریتشده توسط دولتهای فدرال، استانی، قلمروها و شهرداری) برای جست و جوی پروانه یا مجوزی است که کسب و کار شما ممکن است برای فعالیت در کانادا به آن نیاز داشتهباشد.
شرکت ما وکیلهایی دارد که در حوزههای قانونی مختلفی تخصص دارند و مشتریان خارجی ما مرتبا دنبال مشاوره ما بر این که چگونه این مقررات بر کسب و کارشان اعمال میشود، هستند. برای اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چگونه میتوانیم به شما کمک کنیم، وبسایت ما را در airdberlis.com بازدید کنید.
فیونا برای خدمت برجسته به مشتریانش شناخته میشود. کار فیونا متمرکز بر مشاوره به مراجعین در رابطه با مسائل استخدامی مرتبط با رعایت استانداردهای استخدامی، حقوق بشر، حقوق برابر و الزامات ایمنی و بهداشت شغلی است. او همچنین با تیمی از وکلا همکاری میکند که به مشتریان او در مسائل تجاری شرکت، دعوی قضایی، مالکیت معنوی و دیگر حوزهها کمک میکنند. پاسخگویی فیونا، تعهد به ارتباط شفاف و روش عملی او نشان میدهد که او شخصا تلاش زیادی برای موفقیت موکلین خود میکند. فیونا مکررا به مشتریان بینالمللی خود توصیه به توسعه و سرمایهگذاری در کانادا میکند. او بطور نزدیک با وکیلان و نمایندههای انحصاری در همهی حوزههای کاری اصلی و اکثر صنایع کار میکند، از جمله فناوری، ماری جوانا، انرژی، خردهفروشی، تولید، حمل و نقل درون شهری، ساخت و ساز و دیگر صنایع تا برای مشتریانش محدوده کاملی از خدمات حقوقی فراهم کند و کسب و کار آنها را وارد مرحله بعدی نماید. فیونا وکیلی عملگرا است که از کارکردن با موکلین برای توسعه راهحلهای تجاری قابلاجرا لذت میبرد.
با وجود تحصیلات و سابقهای قوی در کسب و کار، آرون برای تنظیم مشاوره حقوقی خود از درک و دیدگاه یک متخصص کسب و کار برخوردار است. سوال اساسی که همواره کار او را راهنمایی میکند این است که آیا او برای موکلین خود ارزش اضافه ایجاد میکند و اهداف تجاری آنها را پیش میبرد یا خیر.
آرون به شرکتهای زیادی در ایالات متحده، اروپا، آمریکای مرکزی و جنوبی برای تاسیس شرکت تابعه کانادایی کمک کردهاست. او به طور نزدیک با کارشناسان مالیات ارید و برلیس کار میکند تا مطمئن شود که شرکتهای تابعه، امور مالی خود را با یک روش مالیاتی کارآمد تنظیم کردهاند. به عنوان عضوی از گروه امنیت دادهها و حریم شخصی شرکت، آرون مرتبا به شرکتهایی که در حال تاسیس سازمانهای کانادایی هستند، درباره موضوعات حریم شخصی کانادایی مشاوره میدهد.
آرون علاقه شدیدی به فناوری حقوقی دارد و در پذیرش هوش مصنوعی توسط شرکت، مدیریت قانونی پروژه، و ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها که در حال تغییر رویه حقوقی هستند، نقشی پیشرو ایفا کردهاست. در سال 2018، آرون به دیلیجن، که شرکتی پیشرو در بررسی و بازرسی قرارداد مستقر در تورنتو است، فرستادهشد. آرون عضوی فعال در کمیته مشاوره فناوری شرکت و مشاوری برای تعدادی از استارتاپهای پیشرو در زمینه فناوری است.
نوشته فیونا براون و آرون بائر
مترجم زهره پیش بین
بروز رسانی 14 دی 1401